پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۱
روایات تفسیری منتقله مورد بازشناسی و بررسی قرار گیرد

حوزه/ معاون آموزش حوزه های علمیه گفت: از کارهای بر زمین مانده کنونی بحث روایات تفسیری منتقله است که می‌تواند مورد توجه و تحقیق پژوهشگران قرار بگیرد؛ باید مباحث دقیق این حوزه بازشناسی و بررسی قرار گیرد.

به گزارش خبرنگارخبرگزاری حوزه، حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد در همایش ملی بررسی آرای تفسیری علامه معرفت(ره) که در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم برگزار شد به موضوع روایات منتقله از نگاه آیت الله معرفت اشاره کرد و گفت: درباره کتاب تفسیرالاثری مباحث زیادی است که لازم است در جای خود مورد بحث قرار گیرد و به نظر من کتاب «تفسیر الاثری جامع» از نوع آوری استاد معرفت و دارای ابعاد وسیعی است.

معاون آموزش حوزه های علمیه عنوان کرد: نکته ای که لازم است در مورد این کتاب ذکر شود، ظرفیتی است که در تفسیر الاثری ایجاد شد و وجود دارد و اگر نا گفته های این کتاب بیان شود، قطعا می تواند مشکلات تفسیر را برطرف کند.

وی گفت: در دانش تفسیری و حدیثی اصطلاحات جدیدی تحت عنوان «روایات منتقله» که ظاهرا مرحوم علامه عسکری بیان کرده، مواجه هستیم و لازم است دقت فراوانی در این رابطه کرد، زیرا یکی از مشکلات که در تفسیر خودی با آن مواجه هستیم این است که تفاسیر ارائه شده تحت تأثیر روایاتی که از جای دیگر رسوخ کرده و وارد منابع شیعی شده و بعدا به اسم روایات شیعی پابرجا ماند، قرار گرفته و بعدا هم مفسران بدون توجه به منشأ روایات آن را به نام روایت شیعه نگاه و در تفسیر اعمال کردند و  حتی قرآن را بر اساس همان روایت تفسیر کردند.

حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد در معنای روایات منتقله و چگونگی رسوخ آن گفت: معنای سخن این است که امروزه با روایاتی از اهل بیت(ع) که بدون نام اهل بیت(ع) بلکه با نام صحابه یا تابعین مواجه هستیم که در منابع اهل سنت ذکر شده و هم پذیرفتند و تحت تأثیر قرار گرفتند.

معاون آموزش حوزه های علمیه عنوان کرد: کتاب تفسیرالاثری  این قابلیت را دارد که این نوع احادیثی را که در منابع دو مذهب وارد شده را مورد موشکافی قرار دهد و بررسی کند که کدام روایت از کجا به کجا منتقل شده و مصدر و منبع اول روایات کجا است.

وی گفت: نمونه ای از این روایات منتقله در مواردی چون قصه های  پیامبران(ص) و حکایت که در کتاب نور الثلقین برگرفته از مجمع البیان است، به چشم می خورد و در جای خود لازم است بررسی و دقت کرد. از سه قرن به این طرف وقتی به تفاسیر معاصر و شیعی نگاه می کنیم، آدرس های که نقل شده از همین کتاب نور الثقلین ویا مجمع است درحالی که مصدر  اول و منبع اول روایات مال جای دیگر است و از جای دیگر به این جا و بالعکس منتقل شده است.

حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد اظهار داشت: یکی از کارهای زمین مانده که می شود رساله های علمی درباره آن نوشت و در همین تفسیر الاثری در حال انجام است همین «روایات منتقله» است.

معاون آموزش حوزه های علمیه عنوان کرد: نمونه ای که در قلم استاد هم مطرح شده، یکی داستان خلقت حضرت آدم است؛ روایاتی در منابع شیعی آمده  و به نام منابع شیعه ثبت شده است و درتفسیر متاخیرین هم به نام روایات شیعه نقل شده است در حالی که از آن دست روایاتی است که استاد معتقد است این روایات درمورد حضرت آدم(ع) از جای دیگر آمده و در جای دیگر منتقل شده است.

وی گفت:  یا در داستان داود پیامبر(ع) همین مسئله اتفاق افتاده و از روایات منتقله است با اینکه استاد به این داستان نرسیده مطرح کند، ولی معتقد بود که از روایات منتقله است و از منبع دیگر به جای دیگر منتقل شده است؛ این مباحث یک به یک درتفسیر الاثری ذکر شده و حتی منابع آن بیان شده است که منبع آن از کجا است.

حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد اظهار داشت: مثال دیگر آیه « وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ » است که درمورد حضرت مریم و سوره مریم و از روایات منتقله است. علامه  طباطبایی معتقد است که این آیه  قابل تخصیص به حضرت مریم نیست؛ یعنی نمی شود عالمین گفت و منظور عالمین زمان حضرت مریم باشد، ولی بعضی روایاتی را نقل می کنند که قابل تخصیص به حضرت مریم است و علامه حرف آنها را نمی پذیرد و معتقد است که این آیه تحمل این معنا را ندارد و اگر حرف علامه را بپذیریم پس روایاتی که در مورد فضلیت حضرت زهرا(س) بیان شده چه کنیم. علامه نهایتا معتقدند این روایت در مورد اصطفاک حضرت مریم است نه در امر معنوی و منصب الهی. زیرا منصب الهی مریم را اصطفاک اول که در اول همین آیه تکرار شده، بیان کرده، اما اصطفاک دوم درباره ولادت فرزند بدون مصاف با بشر مراد است و لذا این اختصاص به حضرت مریم دارد. بنابراین آین آیه  قابل استثناء زدن نیست و نمی شود این را به زمان خود و غیر خودش استناد داد.

معاون آموزش حوزه های علمیه عنوان کرد: اما اتفاقی که در تفسیرالاثری افتاده  این است که از دو نفر از تابعین که یکی  مقاتل بن سلیمان است نقل شده این است آیه راگفته و بعد آورده که ولادت عیسی به غیر عبد. این معنا را که دنبال کردیم متوجه شدیم که مگر می شود این چنین موضوع ظریفی در روایات نباشد، بادقت متوجه شدیم در دو روایات از معصوم(ع) وارد شده است و این از آن مواردی است که می توان در مورد آن بحث کرد؛ شاید این آیه و روایت از مواردی است مقاتل بن سلیمان از معصوم(ع) روایتی نقل کرده است.

وی اظهار داشت: در همین کتاب تفسیر الاثرات در مورد شخصیت مقاتل بن سلیمان آورده شده  و بررسی شده که چه شخصیتی است و دارای چه وزانت علمی است و با شناخت او بار دیگر این سؤال مطرح شده آیا امکان دارد این چنین شخصی این چنین متنی را از زبان معصوم(ع) استخراج کرده باشد، بهر حال این احتمال وجود دارد و قابل بررسی است و این از جمله روایات منتقله است که از زبان اهل بیت(ع) نقل شده و به نام آنها ثبت شده است.

حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد اظهارداشت: نمونه دیگر که انتقال درآن صورت گرفته، آیه « ومن عنده علم الكتاب » است، طبری درمورد این آیه دوصفحه نوشته که مراد از من علمه، عبد الله بن سلام است و بعد طبری چند تا روایات از سعیدبن جبیری که آدم معلوم الحالی است و در نقل روایات ازاهل بیت(ع) بدون ذکر نام معصومین(ع) در منابع اهل سنت شهره است، نقل می کند که از سعید سؤال شد مراد از من علمه چه کسی است؟ سعید نقل می کند و معتقد است این آیه درمکه نازل شده و عبد الله در مدینه مسلمان شده و این اسلام آوردن او بعد ازجنگ خیبر است پس چگونه این مسئله امکان دارد؟

معاون آموزش حوزه های علمیه عنوان کرد: این هم نمونه از آیات منتقله است که قابل بحث است، زیرا از زبان معصوم(ع) و در منابع شیعه نقل شده اما یکی مانند سعید بن جبیر بدون نام اهل بیت(ع) ازمنابع اهل سنت نقل می کند در جای خود بحث دارد. بنابراین رویات از این دست در منابع دو مذهب زیاد است که منتقل به جای دیگر شده و می توان در مورد آن رساله علمی نوشت و تحقیقات گسترده ای انجام داد.

40/313

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha